نمی بره دیگه انگار تیغه من
یه فکری کن واسه زخم عمیق من
شریک لحظه های غصه و غم باش
توو این روزای تنهایی رفیقم باش
اونایی که می گفتن پشت من هستن
همه شمشیرو از رو واسه من بستن
دلم از این و اون خونه پر از درد
قبول دارم یه وقتا اشتباه کردم
آتیش گرفت و رفت ، داغون شد و گذشت
روزای خوب من
من باختم ولی ، تو دیگه اینهمه ، زخم زبون نزن
چه نامرده اونی که مرد این راهه
که حتی گریه هاشم اشک تمساحه
همیشه آخر قصه جدایی شد
همیشه قسمت من بی وفایی شد
نگو این بی وفایی مشکل من نیست
به جز تو هیچ امیدی تو دل من نیست
رفیق لحظه های کوری و پیری
چرا دستامو محکم تر نمی گیری
تو هم می ری
آتیش گرفت و رفت ، داغون شد و گذشت
روزای خوب من
من باختم ولی ، تو دیگه اینهمه ، زخم زبون نزن